ماجراهای ناتمام امپراتور کوزکو!

مهدی دهقان؛ همین چند وقت پیش بود که زینب موسوی با توهین به فردوسی بزرگ و شاهنامه، مسبب کدورتخاطر عده زیادی از مردم ایران شد.
به گزارش روز نو، حالا با گذشت چند ماه از این اتفاق، موسوی در مصاحبه جدیدی که داشته، به این مسئله واکنش نشان داده است. بخشهایی از این مصاحبه در حال دستبهدست شدن در شبکههای مجازی است.
درحالیکه همه انتظار داشتند که زینب موسوی از مردم بابت گستاخیای که به فردوسی کرده بود عذرخواهی کند، او این بار، با حرفهای جدیدی در برنامه «رک» در مقابل مجید واشقانی قرار گرفت. موسوی در این برنامه، دلیل حمله منتقدان را «زن» بودن خودش دانست و در این باره گفت:
«در جامعه ما مردها بهعنوان کمدین پذیرفته میشوند. اما زنها نه.»
موسوی در بخش دیگری از مصاحبهاش آزادی بیان را امری همگانی دانست و افزود:
«هرکس حق دارد با هرچیزی شوخی بکند.»
اینکه مصاحبه جدید موسوی، تنها برای جلبتوجه مجدد است یا نه، محل بحث ما نیست. اینکه برنامه «رک» به هر دری مشت میکوبد تا بازدیدهای بیشتری داشته باشد هم برای ما محلی از اعراب ندارد. مسئلهای که برای ما اهمیت دارد، خطری است که سالهاست بهوسیله عدهای از افراد متوجه مردم ایران شده است؛ خطر عوامفریبی.
خانم زینب موسوی، آیا خبر دارید که همین چند هفته پیش، در برنامهای که مجریان آن «مرد» بودند به نمادهای ملی توهین شد؟ خبر دارید که مردم همان واکنشهایی را نشان دادند که در برابر توهین شما نشان داده بودند؟ اینکه شما بهجای عذرخواهی از مردمی که خاطرشان را مکدر کردهاید، دست به خودقربانیپنداری و عوامفریبی میزنید، نوبری است که نهتنها نوبر پیشین شما را توجیه نمیکند، بلکه شما را بیشتر از پیش از چشم خواهد انداخت.
ازاینگذشته، شما آزادی بیان داشتید و با هرچیزی که خواستید شوخی کردید؛ آیا فکر نمیکنید که مردم هم این آزادی را دارند که به هر شوخیای آزادانه واکنش نشان بدهند؟ درضمن، اصلا کدام شوخی؟ گویا شما علاوهبر اینکه عوامفریب ماهری نیستید، در کار خندان هم چندان استعدادی ندارید. اینکه شما به زشتترین حالت ممکن، از تعدادی لفظ رکیک و جنسی برای خنداندن دیگران استفاده کنید، لودگی است نه کمدی.
اصلا لزوم این شوخی در جامعهای که تا این حد دچار حساسیتهای گاهوبیگاه است، چیست؟ شما که به گفته خودت قصد داری مرزهای شوخی را گسترده کنی و خوب بلدی که ژست همهچیزدانها را بگیری، بگو؛ بگو که قرار بود با شوخی ناموزونت با فردوسی به چه نتیجهای برسی؟ غیر از این است که همه اینها بهسودای دیده شدن بودهاند؟
حالا که آزادیم که با همهچیز شوخی کنیم، من هم بدم نمیآید که با زبان شوخی با شما حرف میزنم:
«یکیدو تا شوخی شوهرعمهای، آن هم از جنس وقیحانهاش، کردی و جواب نداد؛ چرا ماستها را توی قیمهها میریزی؟ معذرتخواهی کن! همین. بهجای اینکه برای ما سیمون دوبواربازی دربیاوری و نقد اجتماعی بنویسی –که متاسفانه اینکاره هم نیستی- بگو اشتباه کردم. در بخشی از مصاحبهات نطق کردهای که من هرگز نخواستهام مثل خیلیها از زن بودنم برای دیده شدن استفاده کنم و لباسها و آرایشهای فلان داشته باشم؛ با این کار ندارم که این حرف چندان با موضعگیریهای سفتوسختت درباره زنان همسو نیست. اما منظورت از خیلیها چه کسانی است؟ بههرحال هرکسی از نقطهقوتی که دارد برای دیده شدن استفاده میکند. خیلیها زیبا هستند و از زیبایی برای دیده شدن استفاده میکنند؛ و عدهای هم... و عدهای هم... و عدهای هم... خانم موسوی! و عدهای هم که بههرحال از این نعمت بیبهرهاند، مسیر لودگی را پیش میگیرند. در نتیجه: (ایموجی خنده).»